واکسن چهار ماهگی
وای که چه واکسن بلایی بود! ١٩/٥ با یه تاخیر ٣روزه بخاطر تعطیلات رفتیم واکسن زدی.از عصر تبت شروع شد و مدام ناله می کردی تا ساعت ١٠ شب که درجه گذاشتیم و تبت ٣٩ بود و با بابا تو را به بیمارستان کودکان تهران توی خیابان طالقانی بردیم و چقدر شلوغ بود.بلاخره بعد از کلی انتظار نوبت ما شد و دکتر با کلی صبر حوصله معاینه کرد و دارو داد و بعد از پایین آمدن تبت راهی خانه شدیم ساعت ٢ خانه بودیم دیگه تب نداشتی و با هم بازی کردیم ٣ خوابیدی و ٣:٤٥ با ناله تو از خواب بیدار شدم تبت دوباره بالا بود و گریه می کردی تا ٤:٣٠ صبر کردم دیگه طاقتم تمام شد و بغلت کردم رفتیم پایین. بابایی و مامانی با صدای کریه تو بیدار شده بودند وققپتی در را باز کردم بابایی تو را از م...
نویسنده :
ماماني
16:37